تاریخچه حروف ابجد
حروف ابجد به این شرح هستند: «الف، ب، ج، د، ه، و، ز، ح، ط، ی، ک، ل، م، ن، س، ع، ف، ص، ق، ر، ش، ت، ث، خ، ذ، ض، ظ، غ». و اعداد ۱ تا ۱۰۰۰ به بیست و هشت حرف تقسیم شدهاست.
برای آسانی ازبر کردن ترتیب این حروف، هر چندتا حرف پیاپی به شکل واژه در آمده و تلفظ میشوند. این واژهها عبارتاند از: «اَبْجَدْ - هَوََّزْ - حُطّی - کَلَمَنْ - سَعْفَصْ - قَرَشَتْ - ثَخَِّذْ - ضَظِغْ از الفبای ابجد برای متناظر کردن اعداد و واژهها نیز استفاده میشود. به این ترتیب که برای هر حرف واژهای که بخواهند به عدد تبدیلش کنند، عدد متناظر را از جدول زیر برمیدارند و اعداد به دستآمده را جمع میزنند. برای نمونه در این روش، واژهٔ «علی» برابر با «۱۱۰۰» میشود همچنین «یاعلی» برابر با ۱۲۱ میباشد.
همچنین ابجدِ واژگانی مانند سیم، کیف، قُبْح، طالع، کِسِل، سیلی و … نیز برابر با «۱۱۰» میشود.
- همزه (أ) و الف (ا) هر یک را به عدد ۱ حساب میکنند و حروفی که به واسطه تشدید مکرر است، یک حرف محاسبه میشوند؛ مثلاً کلمه فَعّال را ۱۸۱ میگیرند؛ چون ف ۸۰، ع ۷۰، ا ۱ و ل ۳۰ است. استثنائاً لام مشدد کلمه الله را دو حرف حساب میکنند. بنا بر این اللّه ۶۶ میشود؛ چون ا ۱، ل ۳۰، ل ۳۰ و ه ۵ است. به همین جهت اللّه را در کتابت با تشدید نمینویسند؛ چون لام مکرر است و تشدید ندارد. حساب کلماتی همچون اله و رحمن صورت مکتوب است
قانونهای دستگاه عددنویسی آنان به شرح زیر بود:
- هر حرف که در سمت چپ حرف دیگر نوشته میشود، چنانچه مقدارش از آن حرف کمتر باشد، ارزش آن حرف را زیادتر میکند. مثلاَ:
ید(ی،د) = ۱۰+۴= ۱۴ ؛ مب(م،ب) = ۴۰+۲=۴٢
- هر حرف یا ترکیبی از آنها که در سمت راست علامت هزار نوشته میشود، ارزش آنرا چندبرابر میکند.مثلاَََََ:
جغ(ج،غ) = ۳*۱۰۰۰=۳۰۰۰
همانطور که میبینید در این دستگاه عددنویسی نیز رقم صفر وجود نداشتهاست.
مسلمانان برای آنکه ترتیب حروف و عددی را که به آنها منسوب است فراموش نکنند، از حروف فوق کلماتی ساخته بودند